معنای معماری ارگانیک چیست؟

معماری ارگانیک
معماری ارگانیکReviewed by آیدین on Feb 25Rating: 5.0معماری ارگانیکمعماری ارگانیک
معماری فقط نوعی فعالیت رویداد یا مجموعه ای از دست سازها نیست حتی هنر صرف هم نیست . معماری برای تمام امور انسانی بنیادی و اساسی است و از همان آغاز تمدن ایجاد شده است چرا که بدون آن امکان بوجود آمدن تمدن یا فرهنگی وجود نداشت. معماری اجتناب ناپذیر جهانی بی پایان و نیاز ابتدایی است . دامنه ی معماری از بدوی ترین شکل سکونت در غارها تا پیچیده ترین نوع ساختمانها را در بر می گیرد.

معماری فقط نوعی فعالیت رویداد یا مجموعه ای از دست سازها نیست حتی هنر صرف هم نیست . معماری برای تمام امور انسانی بنیادی و اساسی

 

ست و از همان آغاز تمدن ایجاد شده است چرا که بدون آن امکان بوجود آمدن تمدن یا فرهنگی وجود نداشت. معماری اجتناب ناپذیر جهانی بی پایان و نیاز ابتدایی است . دامنه ی معماری از بدوی ترین شکل سکونت در غارها تا پیچیده ترین نوع ساختمانها را در بر می گیرد.

به عقیده ی بن فارمر معماری هنری است که نمی تواند خود را از شرایط بافت پیرامون جدا نگه دارد شرایطی که نا گزیر باید به آن توجه کند هر مکانی ویژگی خاص خود را دارد و پاسخ منحصر به فرد را می طلبد . با رشد توسعه ی سرمایه و ثروت تعداد مشتریان معماری افزایش یافت و مسئله ی دست یافتن به خصوصیات اصیل در معماری بومی باشدت بیشتری نمایان گشت .علیرغم اینکه مسائل اقتصادی در نهایت اثرات خود را به موضوع معماری وارد نموده اند اما منبع اصلی و بی واسطه ی موثر دگرگونی ایده ها و نظریات در معماری را بیشتر فلسفی باید دانست.
● آرمان های عملکردگرایانه

یکی از کنجکاو ترین و دور از دسترس ترین پدیده های نیمه ی قرن نوزدهم نیاز گسترده و مصرانه در تقاضای یک معماری جدید بود که در حدود سال۱۸۹۰ به اوج خود رسید زمانیکه گستره ی تجاری فولاد و بتن مصلح توصعه ی قابل ملاحظه ای یافت. نیاز به پاسخ گویی به خواسته ها ی جدید از جمله نیاز به ساختمان های صنعتی ، راه آهن ، مرکز خرید، زندان ها ، بانک ها ، کار خانه جات، خانه های شهری ، خانه های کارگری …که ناشی از صنعتی شدن بود عمدتا خطوط و فرمها تناسباتی منتهی شد که در الفبای معماری ما جایی نداشته بود .
مبلغینی نظیر جیمز فرگوسن در نظریه های خود پا را از تحول تدریجی فرمهای کلاسیک و قرون وسطایی فراتر نهاده اند او معماری معاصر شرقی را به واسطه ی تداوم ظهورش در تطابق با یک سنت پایدار میشود و آنچه فرگوسن و پیروانش میخواستند دگرگونی بود در راستای دگرگونی های اجتماعی و فنی که در تمدن جدید در شرف وقوع بود

و سفارش دهندگان و مشتریان آخرین افرادی بودند که در طلب یک دگرگونی بودند . در قرن نوزدهم معماران و اندیشمندان برای به ظهور رسانیدن معماری جدید به نتیجه ی مهمی رسیدند و به قیاس معماری با مقوله های مختلف پرداختند که قیاس های عملکردی مهمترین قیاس بودند که عبارت است از

ـ قیاس معماری با موجودات زنده
ـ قیاس زیست شناسی
ـ قیاس معماری باماشین مکانیکی
ـ قیاس زیست شناسانه
شاید بتوان گفت که برای اولین بار این بوفن بود که در سخنرانی خود در آکادمی فرانسه در باغ موضوع سبک از قیاس های زیست شناسانه در توضیح مقصود خود استفاده کرد گفت : ذهن انسان هرگز قادر به خلق چیزی نیست مگر اینکه ذهن او از طریق انجام تجربیات و تمرکز افکار پرورانده شده باشد بدان معنی که ادراکات او نطفه های محصول او راشکل میدهد.فرانک لوید رایت در مقتله ای باد عنوان در باب علت معماری گفت : منظور من از معماری ارگانیک آن است که این معماری از درون به بیرون درهماهنگی با شرایطی که ایجاد آن را میسر میدارد توسعه میابد .همچنین از ایده ی تکامل تدریجی به مثابه یک تفکر نوین در قیاس زیست شناسانه میتوان استفاده کرد این تکامل تدریجی عینا در مورد معماری نیز مصداق دارد.

همانطوریکه معماری رم تکامل یافته ی معماری یونان با معماری دوره های بعد از مسیحسیت تکامل یافته ی دوره های قبل خود میباشد نظریه ی تکامل نظریه ی مکتبتبعیت عملکرد از فرم را تائید میکند و این نظریه را ارائه میکند که ابتدا فرمها بوجود آمدند سپس عملکردها و اگر دگرگونی در فرمها به وقوع میپیوندد به واسطه ی عدم توانایی عملکردی فرمها به وقوع میپیوندد و فرمهای فاقد عملکرد قادر به بقا نیستند.
این قیاس سرانجام منجر به پیدایش معماری ارگانیک درقرن ۱۹ شد.
● معماری ارگانیک
بینش معماری ارگانیک ریشه در فلسفه رمانتیک دارد.رمانتیسم یک جنبش فلسفی هنری و ادبی در اواخر قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی در شمال غربی اروپا بودکه به سایر نقاط اروپا و آمریکا سرایت کرد. این جنبش واکنشی در مقابل خرد گرایی عقل مدرن بود. رمانتیک ها همانند پیروان تفکر کلاسیک به ذهن انسان اعتقاد داشتند. ولی رمانتیک ها به آن بخش از ذهنتوجه داشتند که بیشتر در باره احساس وعواطف بود.درصورتی که برای فلاسفه کلاسیک عقل و منطق اهمیت داشت.

نکته حائز اهمیت این که اکثر فلاسفه رمانتیک شاعر بودند و به تجلیل از طبیعت عواطف وتخیل می پرداختنددر حالی که اکثر فلاسفه کلاسیک ریاضیدان بودند. برای نطریه پردازان قرن نوزدهم آمریکا که به دنبال زیبایی مدرن بودند طبیعت تنها فلسفه صحیح تلقی می شدهنرمند می بایست ترکیبی می ساخت که به موازات طبیعت باشد و پروسه حیات و رشد و توسعه را به صورتی انتزاعی نشان دهد.
رالف والدو امرسون نویسنده شاعر و کشیش آمریکایی هنرمندان را تشویق می کرد که از طبیعت الهام بگیرند.وی هنرمندان را برای یافتن رابطه بین فرم و عملکرد در طبیعت هدایت می کرد او می نویسد :طبیعت سیستمی از فرم ها و روش های به وجود آوردن را خلق می کند که مستقیما قابل تطبیق در هنر است. همچنین ویوله لودوک معمار معروف فرانسو

ی معماران را ترغیب می کرد که قوانین طبیعی خلقت را به کار گیرند همانند مجسمه سازان قرون وسطی که گیاهان و حیوانات را مطالعه می کردند تا بفهمند که چگونه فرم های آنها یک عملکردی را نشان می دهند و یا خود را با خصوصیات ارگانیسم تطبیق می دهند.

معماری ارگانیک در آمریکا در قرن ۱۹ توسط فرانک فرنس و لویی سالیوان شکل گرفت.اوج شکوفایی این نظریه را می توان در نیمه اول قرن بیستم درنوشتارها وطرح های فرانک لوید رایت مشاهده کرد. به اعتقاد فرانک فرنس بر اساس نظریه ارگانیک همه فرمها طبیعی پویا هستند.نیروها وفشارهایی که در ساختار یک حیوان دخیل هستند کشش ماهیچه ها و مفاصل هنگامی که موجود حرکت می کند طرح رشد و گسترش که در فرم گیاهان و صدف ها دیده می شود تصویری از یک شکل زنده است.اگر یک کار هنری بخواهد بیان کننده باشد باید به صورت ارگانیک ساخته شود.اجزا آن نمی توانند به صورت بخش های مجزا باشند بلکه آنها باید در یک سیستم پویا و شکل پذیر در یکدیگر ادغام شده باشند بیان در معماری باید در حل کردن نیروهای فیزیک

ی که در یک کالبد ارگانیک عمل می کند صورت می گیرد. سالیوان از پایه گذاران مکتب شیکاگو ومعماری مدرن درآمریکا بود وی اعتقاد بسیار زیادی به فرم های طبیعی و سبک ارگانیک داشت.سالیوان به روشی معتقد بود که مشابه پروسه به وجود آوردن در طبیعت بود.او برای اولین بار اصطلاح فرم تابع عملکرد را بیان نمود.یعنی سالیوان فرم تابع عملکرد را در پروسه رشد و حرکت طبیعی می دید.

سالیوان در مورد مصالح می گفت :سنگ و ملات در ساختمان ارگانیک زنده می شود.موضوعی که فرانک لوید رایت شاگرد وی بهتر از هر معمار معاصر دیگری آن را در ساختمان هایش نشان داده است. رایت اگر چه با تکنولوژی مدرن مخالفتی نداشت ولی وی آن را به عنوان غایت و هدف تلقی نمی نمود.به اعتقاد رایت تکنولوژی وسیله ای است برا

ی رسیدن به یک معماری والاترکه از نظر وی همانا معماری ارگانیک بود.

رایت در ۲۰ مه ۱۹۵۳ در تلیسین معماری ارگانیک را در نه عبارت ذیل تعریف کرد:
۱) طبیعت: فقط شامل محیط خارج مانند ابرها درختان و حیوانات نمی شود بلکه شامل داخل بنا و اجزا و مصالح آن می باشد.
۲) ارگانیک: به معنای همگونی و تلفیق اجزا نسبت به کل وکل نسبت به اجزا است.
۳) شکل تابع عملکرد:عملکرد صرف صحیح نمی باشد بلکه تلفیق فرم و عملکرد و استفاده از ابداع وقدرت تفکر انسان در رابطه با عملکرد ضروری است.فرم و عملکرد یکی هستند.
۴) لطافت:تفکر و تخیل انسان باید مصالح وسازه سخت ساختمان را به صورت فرم های دلپذیر و انسانی شکل دهد.همان گونه که پوشش

درخت و گل بوته ها شاخه های آنها را تکمیل می کند.مکانیک ساختمان باید در اختیار انسان باشد و نه بالعکس.

۵) سنت: تبعیت و نه تقلید از سنت اساس تفکر معماری ارگانیک است.

۶) تزئینات: بخش جدائی ناپذیر از معماری است.رابطه تزئینات به معماری همانند گل ها به شاخه های بوته می باشد.
۷) روح: روح چیزی نیست که به ساختمان القا شود بلکه باید در درون آن وجود داشته باشد و از داخل به خارج گسترش یابد.
۸) بعد سوم: بر خلاف اعتقاد عمومی بعد سوم عرض نیست بلکه ضخامت و عمق است.
۹) فضا: عنصری است که دائما باید در حال گسترش باشد.فضا یک شالوده پنهانی است که تمام ریتم های ساختمان باید از آن منبعث شود و در آن جریان داشته باشد.
شاهکار معماری فرانک لوید رایت ونظریه ارگانیک را می توان در خانه آبشار در ایالت پنسیلوانیا در آمریکا دید.موارد طراحی و اجرایی را که رایت برای این خانه ویلایی در نظر گرفته بود می توان درهشت مورد زیر اشاره کرد.
۱) حداقل دخالت در محیط طبیعی

۲) تلفیق حجم ساختمان با محیط طبیعی به گونه ای که هر یک مکمل دیگری باشد.
۳) ایجاد فضاهای بین ساختمان و محیط طبیعی
۴) تلفیق فضای داخل با خارج
۵) نصب پنجره های سرتاسری و از بین بردن گوشه های اتاق
۶) استفاده از مصالح محیط طبیعی مانند صخره ها و گیاهان چه در داخل بنا چه در خارج بنا
۷) نمایش مصالح به همان گونه که هست چه سنگ چه چوب و یا آجر
۸) استمرار نمایش مصالح از داخل به بنا

از نظر رایت ارگانیک یعنی تلفیق شدن کل مجموعه و در مورد ساختمان ارگانیک معتقد بود: ساخته شده توسط افراد از درون زمین با تمهیداتی که خود در نظرمی گیرند و با توجه به زمان مکان محیط و هدف. از جمله معماران مطرح این سبک در آمریکا در حال حاضر فی جونز است.هرچند معماری ارگانیک بر خلاف کارهای میس و کوربوزیه صورتی جهانی به خود نگرفت ولی با این حال پیروانی در سایر کشورها پیدا کرد.در اروپا می توان از هوگوهرینگ و هانز شارونآلمانی آلوار آلتو فنلاندی وگروه دیستیل در هلند نام برد.در ایران

هم می توان در کارهای مهندس هوشنگ سیحون – مهندس پاسبان – مهندس مهرداد ایروانیان نمونه هایی ازاصول طراحی معماری ارگانیک را مشاهده کرد.

ارتباط معماری با ارگانیسم های طبیعی به طور موثر به ۴ مورد محدود میشود:
۱) رابطه ی ارگانیسم ها با محیط خود
۲)وابستگی بین ارگانها با یکدیگر
۳) رابطه ی بین فرم و عملکرد
۴) اصل حیات
● رابطه ی ارگانیسم با محیط خود و قیاس آن با معماری
فون هامبولت معتقد است که گیاهان را نباید با توجه به ویژگی های ذاتی طبقه بندی کرد بلکه بر اساس محیط و اقلیم پرورش آن را باید بررسی کرد که در این زمینه بسیار شبیه معماری است. به این ترتیب که معماتری را باید با توجه به موقعیت منطقه ای بررسی کرد نه نوع عملکرد آن ویژگی های محیطی درفرم تاثیر مستقیم دارد به عنوان مثال معابد یونان با معابد ژاپن تقریبا دارای یک نوع عملکرد ولی ساختار و فرم کاملا متفاوتی دارند.
وابستگی بین ارگانها و رابطه ی آن ها با یکدیگر شاید بتوان آن را به مثابه ارتباط بین بخش های مختلف یک ساختمان توجیه کرد به نظر ویکدو ازیر بخش های یک ساختمان را به مثابه دندان های یک حیوان تشبیه کرده است که گویای نوع خاصی از ساختار زنده و روند هضم می باشد و منطبق بر نحوه ی زندگی او شکل یافته و دقیقا هر قسمت تکمیل کننده ی قسمت دیگر است بخشها و ارتباطات بین بخشها بیانگر نوع عملکرد یک بنا می باشد .

● رابطه ی بین فرم و عملکرد
مهمترین واقعیت مهم زیست شناسانه ای که در ارتباط با معماری قابل قیاس مینماید مقوله ی ارتباط فرم با عملکرد را شامل می شود . نظریه ای که گویای تبعیت فرم از عملکرد است به شدت توسط آن دسته که به تبعیت عملکرد از فرم معتقد بودند مورد اعتراف قرار میگیرد و هیچ کس ارتباط بین فرم و عملکرد را انکار نمیکرد از لحاظ قیاس عملکردی رابطه ی بین فرم و عملکرد به مثابه ضرورتی برای زیبا بودن قلمداد می شود. همانگونه که به لحاظ قیاس زیست شناسانه این رابطه به معنی داشتن حیات است.

بودلر در سال ۱۸۵۵ گفت : زیست شناسان بهترین کسانی هستند که میدانند بین فرم و عملکرد چه ارتباط تحسین بر انگیزی است و بسته به موقعیت و نوع عملکرد هر حیوان ، ارگانیسم اعضا و فرم آن ارگانیسم تغییر می کند. به نظر فرانک لوید رایت معماری ارگانیک به معنی معماری زنده است معماری که درآن هر گونه فرم بی خاصیت همانند بخشی از روند رشد یک موجود از سیستم حذف می شود و معماری در آن هر عنصر و هر جزئی از عناصر در ارتباط با وظیفه ای که بایستی به انجام برسانند شکل می گیرد .
سر دبیر یکی از مجلات معماری در سال ۱۸۶۳ گفته بود که ما این معماری را معماری ارگانیک مینامیم زیرا این معماری در ارتباط با مکاتب تاریخی والتقاطی حاوی همان رابطه ایست که زندگی سازمان یافته ی حیوانات و گیاهان با موجودیت سازمان نیافته ی زمین و محیطی که جهان را شکل داده است بر قرار نموده است .
در آخر اینکه معماری دیگر بهانه ای برای فراموشی همجواری خود با دیگر عناصر موجود در دست ندارد ولی از طرف دیگر با پذیرش کلی فلسفه ی عملکرد گرایی دیگر نیازی به ارتکاب به آنچه که در دوران معماری انقلابی که بی توجهی به نیازمندی های کاربردی و منطق ساختاری و توجه به ایده های فرمال به گونه ای اسف بار و اهانت آمیز هنر خوانده میشد وجود ندارد . وقتی چنین ساختمان هایی در شهرهای ما پهلوی هم گذاشته میشوند مصداقی مسرت بخش از پی ریزی شایستگیها و مناسب بودن جلوه گر میشود ولی در عین حال حاوی پیام هشدار دهنده نیز هستند وآن اینکه در معماری ضرورتا تنها شایستگی و مناسب بودن نیست که بقا را تضمین می کند .

● قیاس مکانیکی
از جمله قیاس هایی که اهمیت زیاد دارد قیاس بین ساختمان و ماشین مکانیکی به لحاظ تاریخی حتی میتوان گفت که این قیاس برتری و ارجحیت خاصی دارد بخصوص زمانیکه ما حاوی بودن یک عملکرد را به مثابه یک نظریه یی بنیادی در وجود زیبایی مد نظر داشته باشیم. در اوایل قرن نوزدهم هنری میلن -ادواردز سعی کرد به ویژگیهای ارگانیک فرمها از طریق بررسی انها به مثابه یک ماشین دست یابد .
امروزه با قیاس های مکانیکی عمدتا به واسطه ی نظریات لوکوربوزیه که در کتابی با عنوان به سوی یک معماری جدید منتشر شده است و آنچه که او نمایانده است حاوی یک پیشینه ی متمایز و طولانی است و نام لوکوربوزیهن غالبا با کلمه ی عملکرد گرایی تشخص یافته و خانه را یک نوع ماشین فرض می کند .
فردریک اچلر به عنوان مقدمه در ترجمه ی انگلیسی کتاب لوکوربوزیه نوشت در مهندسی مکانیکی مدرنو فرمهاد عمدتا در ارتباط با عملکردشان توسعه می یابند بدین لحاظ طراح یا مخترع شاید حتی کوچکترین توجهات خود را به اینکه در نهایت فرمهایی که طرح می کند چگونه خواهد بود معطوف نمی دارد و از آنجایی که او دارای یک غریزه ی طبیعی نا خود آگاه خواهان نظم می باشند و برای اچلر اصالت مندرجات کتابهای لوکوربوزیه این بود که خواننده را وادار می ساخت که به پارتنون یا سن پیترو یا رم به گونه ای نگاه کند که به یک اتوموبیل خیره می شود چنانچه این ساختمان ها با توجه به خصوصیات عملکردی و تجسمی آنها مورد مطالعه قرار گیرند با ظاهری کاملا نوین جلوه خواهند کرد .
تردیدی نیست که شعار لوکوربوزیه مبمنی بر اینکه یک خانه ماشینی است برای زندگی کردن در تاثیری بسیار قویی و تعیین کننده ای برتمایل طبیعی قرن بیستم گذاشته باشد . در قیاس مکانیکی یکی از فاجعه آمیز ترین نتایج حاصله از این قیاس ضروری است که ذکر شود و آن این واقعیت است که با ساختمان غالبا به عنوان موجودات یا اشیا تنها ومنزوی رفتار میشود که به گونه ای اختیاری در محوطه یا نقطه ای از شهر استقرار یافته است نه به عنوان بخشی از محیط که در آن جایگزین شده است. در قیاس مکانیکی به گونه ای نا خواسته و ندانسته بر نقطه نظری کاملا متضاد تکیه زده میشود کشتی ها هواپیماها ، اتومبیل ها برای مکان جغرافی دقیق و خواصی طراحی نشده و با نقطه نظر ضرورت وجود ارتباط فضایی بین آنهاد طراحی نمیشوند و این نحوه ی بر خورد است که منجر به افزایش تمایل به طراحی ساختمان به صورت منفک و مجرب به مثابه موجودی تنها در فضا شده است.

 

نمونه مقاله در رابطه با معماری ایرانی و معماری ارگانیک

نویسنده : مجتبی بگوردی

دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی معماری

چکیده

گرچه از معماری ایرانی در سال های اخیر به عنوان معماری سنتی ایرانی یاد می شود. اما درست تر است که واژه سنتی آن را برداشته و از واژه بومی استفاده کنیم چرا که این معماری همواره همراه با نوآوری هایی همسو با بوم و محیط طبیعی خود بوده است و در هر زمان در نوع خود مدرن بوده است. یکی از سبک هایی که در معماری معاصر مغرب زمین بالاخص در آمریکا با استقبال فراوانی همراه بود، معماری ای با عنوان ارگانیک است که در طی قرن بیستم از آمریکا شروع شده و به سایر نقاط جهان اشاعه یافت. اما این که آیا اصول معماری ارگانیک را در معماری ایران زمین می توان جست و جو کرد؟، سبب نگارش این مقاله شده است تا نشانه هایی از ارگانیک بودن این معماری را بیان کنیم.

واژه های کلیدی: معماری ایرانی – مصالح بوم آورد – معماری ارگانیک

احترام به طبیعت؛ اصلی ترین اصول معماری ایرانی

اگر چه معماری سرزمین ایران را مجموعه ای از سرزمین ها و سبک های مختلف در دوره های زمانی گوناگون تشکیل داده اند، اما معماری و در نگاهی فراتر، شهرسازی این سرزمین، چه در پیش از اسلام و چه پس از ورود آن، پیرو یک سری از اصول و چهارچوب هاست. از جمله این اصول در معماری دوران پیش از اسلام احترام به طبیعت و تقدیس آن است که چه در کیش «میترائیسم» و چه در دین «زرتشتی» مورد توجه بوده است تا به آن جا که توجه و احترام به آب و بعد ها آتش در ایران اهمیتی خاص می یابد. از این رو می بینیم که عناصر چهار گانه «آب»، «باد»، «خاک» و«آتش» در ایران همواره ستایش می شوند.

خانه آّشار اثر فرانک لوید رایت در سبک ارگانیک Memarlik.ir

خانه آّبشار اثر فرانک لوید رایت در سبک ارگانیک

در معماری این دوران بالطبع پاک نگه داشتن طبیعت با حداقل تصرف در آن و همجواری انسان ایرانی با طبیعت به وفور دیده می شود که از جمله آن ها می توان به مقابر صخره ای دوران ماد و هخامنشی( همچون مقبره صخره ای فرهاد و شیرین در صحنه کرمانشاه)، «تخت سلیمان» و «طاق بستان» اشاره نمود. در مقابر صخره ای، معمار برای قرابت بیشتر با طبیعت در دل آن نفوذ کرده تا برای کاربری مقبره، بیشترین آرامش را خلق نماید. این نوع معماری که از آن به عنوان «دست کند» یاد می شود در دوره های بعدی در روستای « کندوان» تبریز که در دل کوهی از جنس آهک تراشیده شده و روستای «میمند » کرمان که در دل صخره ها و کوه کنده شده است. در مقیاسی وسیع تر ادامه می یابد. حضور آب به عنوان عنصری مهم در طراحی «تخت سلیمان»، «طاق بستان» و معبد «آناهیتا» مود توجه بوده به گونه ای که نقش اول را ایفا می کند.

موزه گوگنهایم اثر فرانک لوید رایت در سبک ارگانیک Memarlik.ir

موزه گوگنهایم اثر فرانک لوید رایت در سبک ارگانیک

پس از اسلام نیز با تغییر دین ایرانیان، احترام به طبیعت محفوظ می ماند و حتی قطع درخت گناه شمرده می شود. سرشت انسان از طین( خاک) برشمرده شده، در نتیجه خاک به خشت و آجر تبدیل گشته و بخش بزرگی از بناهای بیش از هزار سال ایران را می سازد. از مساجد و مقابر گرفته تا قلعه ها و کاروان سراها و بازار های ایرانی همه و همه در آن خشت و آجر نقشی عمده و اساسی دارند، از جمله «گنبد سلطانیه»، «مسجد جامع ساوه» و «گنبد قابوس». در این دوره علت اساسی ساخت انواع گنبد ها و طاق ها نبود چوب در مناطق گرمسیری است که معماران را وا می داشت تا از خشت برای این امر بهره برند.

توجه به مصالح بوم آورد؛ راز موفقیت هنر معماری ایران

توجه به مصالح بوم آورد در هر دو دوره دیده می شود. در معماری ایران به مصالح بوم آورد «ایدری» یا «اینجایی» نیز گفته می شده که نشان از توجه به این مهم دارد. مصالح بوم آورد، موادی زاده همان محیط می باشند که بتوان به وفور آن را یافت و این انتخاب چند حسن دارد:

نخست آن که ساختمان با محیط خود بیشترین تطابق را خواهد داشت به عنوان مثال کلبه ای چوبی در شمال ایران یا خانه ای خشتی در دل کویر هر دو با مواد و مصالح محلی ساخته شده و بیشترین هماهنگی را با محیط ایجاد می کنند.

دوم آنکه هزینه های اولیه ساخت را کاهش می دهد.

سوم در مواقع بازسازی مصالح مجددا در دسترس بوده و دشواری تهیه آن به حداقل می رسد.

طاق بستان همنشینی معماری ایرانی و طبیعت پیرامون  Memarlik.ir

طاق بستان همنشینی معماری ایرانی و طبیعت پیرامون

معماری ارگانیک سبکی همراه با طبیعت

معماری ارگانیک سبکی در غرب است که در ابتدای قرن بیستم به پیروی از ادبیات و فلسفه رمانتیسم در معماری و سایر هنرها بروز پیدا کرد. سرآمدترین معمار این سبک «فرانک لوید رایت» معمار امریکایی است که پروژه هایی همچون خانه «روبی» در شیکاگو، خانه «کافمن» ( خانه آبشار) و موزه «گوگنهایم نیویورک» را طراحی و اجرا نمود. رایت معتقد بود «هیچ خانه ای نباید روی تپه باشد بلکه باید جزئی و برآمده از طبیعت باشد تا تپه و خانه بتوانند با هم زندگی کنند و خوشحالی هر یک به لحاظ وجود دیگری باشد.»

مقبره صخره ای فرهاد و شیرین در صحنه کرمانشاه تلفیق معماری در دل طبیعت Memarlik.ir

مقبره صخره ای فرهاد و شیرین در صحنه کرمانشاه تلفیق معماری در دل طبیعت

در این سبک می توان به برخی از اصول مهم آن اشاره نمود:

۱- حداقل دخالت در محیط طبیعی

۲- تلفیق حجم ساختمان با محیط طبیعی به گونه ای که هریک مکمل دیگری باشد.

۳- استفاده از مصالح محیط طبیعی ماننده صخره چه در داخل و چه در خارج بنا

۴- نمایش مصالح به همان گونه که هست چه سنگ باشد چه چوب و چه آجر.

از نظر وی «ارگانیک یعنی تلفیق شدن کل مجموعه» و در مورد ساختمان ارگانیک معتقد بود «ساخته شده توسط افراد از درون زمین، با تمهیداتی که خود در نظر می گیرند و با توجه به زمان، مکان، محیط و هدف. ممکن است آن را ساختمان محلی”FOLK” بخوانیم.»

رگه های معماری ارگانیک در معماری ایرانی

با شناخت برخی از ویژگی های معماری ایرانی و ازسویی دیگر معماری ارگانیک، وجوه مشترک بسیاری را دراین دو می توان یافت، از جمله توجه به هماهنگی بین ساختمان وطبیعت، توجه به سایت پروژه و توپوگرافی ( پستی – بلندی و شیب زمین) حفظ درختان و عناصر موجود، استفاده از مواد ومصالح به صورت طبیعی و نه فرآوری شده.

با نگاهی به روستاها و بناهای تاریخی ایران زمین می بینیم بناهایی با قدمتی چند هزار ساله کاملا مطابق با شرایط محیط زیست خود طراحی شده اند و با موقعیت قرار گیری خود نهایت تطابق را ایجاد نموده اند، ازجمله روستای ابیانه نطنز که برای ساخت خانه ها از خاک همان منطقه استفاده شده و سبب رنگ دلنشین خانه ها و مجموعه شده است، روستای «ماسوله» و روستای «اورامان» که نهایت استفاده از شیب برای قرارگیری هر یک از واحد های مسکونی شده است و روستای ورکانه همدان که از سنگ به عنوان مصالح بومی در ساخت خانه ها و بناهای روستا استفاده شده است. همچنین در ساخت یخچال ها از خاک حاصل از گودبرداری در جهت ساخت گنبد و دیواره بنا استفاده می شده است.

چهار طاقی نیاسر بنایی مشرف بر تپه با مصالح بومی Memarlik.irچهار طاقی نیاسر بنایی مشرف بر تپه با مصالح بومی

مواد و مصالح ساخته شده در معماری ایرانی نیز کاملا ارگانیک است از جمله ملات ساروج که بتن ایرانی است و از ترکیب خاک رس+ آهک + ماسه + خاکستر+ پشم بز یا گوسفند ( یا موی انسان) + لویی یا نی + سفیده تخم مرغ + آب تشکیل شده است. در ساخت این ملات نیز روش تهیه مواد اولیه کاملا طبیعی است از جمله برای تهیه خاکستر به گرمابه ها مراجعه کرده و از خاکستر باقی مانده گلخن( آتشدان) استفاده می شد یا برای تهیه موی انسان به سلمانی ها مراجعه می کردند تا بدین طریق ملات را مسلح نمایند (کاری که کاه در ملات کاه گل ایفا می کند). تا پیش از کشف سیمان جهت اندودکاری محل های مرطوب مانند حمام ها، پل ها و آب انبارها استفاده می شد، مانند آب انبار گرمسار و سی و سه پل.

آب انبار گرمسار ساخته شده از سنگ و ساروج Memarlik.ir

نتیجه گیری

اگرچه معماری ارگانیک را با کارهای معماران بزرگی همچون لویی سالیوان، فرانک لوید رایت و آلوار آلتور می شناسیم و آن را از زیر مجموعه های سبک معماری مدرن غرب می دانیم اما با بررسی اصول و مبانی نظری این سبک معماری و نتایج حاصل از آن در قالب ساختمان های بنا شده آن را بسیار نزدیک به معماری ایران در گذشته در می یابیم.

بدون شک معماران بزرگی چون « لوکوربوزیه» ، «فرانک لوید رایت»، «لویی کان» و « ماریو بوتا» در سبک های شخصی خود بی اطلاع از معماری و تمدن ایران نبوده اند و هریک بر روی معماری های موفق زمانه خود مطالعاتی داشته اند. از این رو است که باید با شناخت بیشتر از معماری بومی، قدر اندوخته چند هزار ساله خود را بیش از پیش دانسته و از آن به عنوان پایه ای برای ارتقای سطح معماری امروز ایران بهره ببریم یعنی با تلفیق دانش بومی و جدید معماری که توسط معماران مطرح صورت پذیرفته و تکنولوژی جدید بتوانیم هنر معماری را ارتقا بخشیم

منابع

  • سبک شناسی معماری ایرانی، پیرنیا، محمد کریم- تهران : سروش دانش – ۱۳۸۷
  • مبانی و مفاهیم در معماری معاصر غرب، قبادیان، وحید- تهران : دفتر پژوهش های فرهنگی- چاپ بیست و چهارم ۱۳۹۲
  • شروع معماری، بگوردی، مجتبی- تهران: انتشارات شهرآب – ۱۳۹۴

ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.