معماری روم باستان

موقعیت جغرافیایی روم:
کشوری که به نام روم معروف و شناخته شده شده است کشور تازه ای بود که در کرانه های تیبر بنیاد شد ، تسلط خود را بر نیمه باختری مدیترانه برقرار ساخت و سرانجام دامنه آن را به همه سرزمینها گسترش داد. کشور روم از جنوب به صحرا از شمال به رود راین و دانوب و از خاور به دره دجله و فرات محدود بود. روم تسلط خود را بر سرزمین تمدن های کهن ، یعنی مصر ، سومر ، بابل ،فلسطین ،فینیقیه و یونان برقرار ساخت و در خاور کاری را که اسکندر آغاز کرده بود ادامه داد. بر زندگی و اندیشه اقوام آن ناحیه تاثیر وی*ژگیهای یونانی مآبی (هلنی)را به جا گذاشت.
یکی از مراکز مهم تمدنی روم شبه جزیره ایتالیا بود که از موقعیتی مرکزی برخوردار است و از همه سو به سهولت به دریای مدیترانه دسترسی داشت. ایتالیا به خاطر اوضاع جغرافیایش توانست دنیای مدیترانه را به سوی خود جذب کند. در دوره باستان همه راهها به روم ختم می شد و اکنون نیز راههای فرهنگی نوین به روم به روم باستان باز می گردد. در گذشته ایتالیا صرفاً به ناحیه شبه جزیره ایتالیای کنونی اطلاق می شد و جزایر اطراف و جلگه پو خارج از این قسمت قرار داشت. به این ترتیب ایتالیا شبه جزیره بلند و باریکی بود که مانند یونان کوهستانی و جلگه های کم وسعت و کوچکی داشت و رشته جبال آپنین با قله هایی کوتاهتر از ۳۰۰۰ متر سراسر آن را فراگرفته بود.
دوره های مختلف سنگ، در ایتالیا که مهمترین بخش روم باستان بود ، همانند سایر نقاط سپری گردید. دوره مس در حدود ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد آغاز شد و به خصوص در جزایر اطراف گسترش یافت. در ساردنی بناهای متعددی که با تخته سنگهای بزرگ ساخته شده در نیمه اول هزاره ایتالیوت ها که از خویشاوندان یونانیها محسوب می شدند و به زبان هند و اروپایی تکلم می کردند و با عناصر شمالی و آلپی امتزاج یافته بودند به این سرزمین گام نهادند.
اتروسک ها (آتروریاییها):

در حدود هزاره اول پیش از میلاد ،اتروسک ها که مدتها از منشا و سابقه انها اطلاعی در دست نبود به ایتالیا هجوم آوردند. این اقوام که مورد هجوم یونانیها قرار گرفته بودند، از آسیای صغیر و از راه دریا به حدود ایتالیا آمده در زمینهایی که به نام آنها معروف گردید مستقر شدند و سکنه آن ناحیه را یعنی امبری ها را به کوهستان راندند. اتروسک ها از نژاد مدیترانه ای بودند.
معماری اتروسکها:
معماری اتروسکی شامل انواع مختلفی از جمله مقابر، معابد و… بوده است. یکی از نمونه های بارز این معماری مقبره ای صخره ای است که متعلق به قرن سوم ق.م است. این مقبره در ناحیه ای به نام جروتری واقع است. دیوارها با نقوشی برجسته گچبری شده است. شکل این مقبره که در صخره تراشیده شده بیشتر شبیه به خانه ای است که سقفش دارای الوار و ستونهای چهار گوش بوده است.
معابد:

از ساختمان معابد اتروریایی فقط پی های سنگی آنها برجای مانده است. ظاهراً اتروسک ها با آنکه در فن ساختمان سازی با سنگ به انواع مختلف مهارت کامل داشتند ، به دلایل دینی استعمال سنگ را در معماری معابد خود جایز نمی شمردند و طرح عمومی معابد اتروسکی شباهتی کلی با معابد ساده تر یونانی داشت. ولی این شکل و فرم بیشتر به معماری روم منضم است. ساختمان معابد بر روی یک شالوده یا صفه سنگی استوار می شد عرض معبد بیش از عرض مقصوره مرکزی نبود و فقط با یک پلکان جنوبی به سطح زمین متصل می شد در مقابل پلکان ،رواق ورودی عریض با دو ردیف ستون بندی جانبی هر ردیف مشتمل بر چهار ستون ، قرار داشت و انتهای آن به مقصوره یا تالار اصلی معبد می پیوست. مقصوره معمولاً به سه بخش تقسیم می شد ، زیرا عقیده به خدایان سه گانه که در واقع پیشگامان **ژونو،ژوپیتر و منیروای رومیان بودند،پایه و اساس اصلی دین آنها را پدید آورد.
معابد اتروسکی از نظر شکل و فرم در مقام و مقایسه با معابد یونانی خوش تناسب و زیبا نبودند در این معابد جایی برای تزئینات باقی نمی ماند در صورتی که معابد یونانی جایی مانند چهارگوشیهای تزئینی و … داشتند.                                                                                                          طاق کنستانتین در شهر رم یادبود پیروزی بزرگ کنستانتین امپراتور رم

بنا به نوشته نویسندگان رومی اتروسکها استاد مسلم فنون مهندسی و طراحی شهری و نقشه برداری بوده اند و در این شکی نیست که رومیان بسیاری چیزها را از آتروسکها آموختند. هر چند به طور مشخص نمی توان اندازه استفاده رومیها از تکنیک معمار آتروسکی را مشخص کرد ، زیرا همانطوریکه اشاره شد به ندرت آثاری از معماری نخستین رومی برسطح زمین باقی مانده است. به طور قطع معبد رومی بسیاری از عناصر معماری آتروسکی را گرفته و به خود منضم نموده است. به طوریکه باید اذعان نمود که خاستگاه دهلیز سرگشاده (آتروسکی) خانه رومی آترویایی بوده است. ظاهراً در فن طراحی شهری و نقشه برداری ، آتروسکها بر یونانیها هم تقدم داشته اند. آتروسکها زمانیکه با زمینهای مسطح مواجه شدند ، طرحی را بر اساس نقشه های مهندسی پدید آوردند و شهر های نوبنیاد خود را با شبکه منظمی از معابر متلاقی بر محل تقاطع دو خیابان اصلی بر پا ساختند. این دو خیابان به نامهای کاردو (شمالی – جنوبی) و دکومانس(شرقی –غربی) شهر را به چهار محله یا ناحیه اصلی تقسیم می کرد و در موارد لزوم ممکن بود هر یک از محلات توسعه یا تقسیمات بیشتر یابد.

باید اشاره کرد که به احتمالات فراوان ،اتروسکها روشهای پل سازی و احداث دژها و فاضلاب ها و آبروها را به رومیان آموخته باشند. ولی متاسفانه آثار زیادی از ایشان برجای نمانده است. فقط دروازه آگوست در پروجا است که دروازه ای با عظمت و استوار است که در سده دوم ق.م ساخته شده است. دروازه درمیان دو برج مربعی که از سنگ ساخته شده قرار گرفته است و به نوعی یادآور دروازه های بزرگ هیتی ، آشور و بابلی در مشرق زمین است . دروازه اگوست بعد ها در طاق نصرتها با مقیاس کوچکترو دگرگون شده در نمای ظاهری نمودار گردید و تاثیر معماری آتروسکی بر معماری رومی با توجه به آثار اندکی که باقی مانده قابل توجه و اهمیت است.

رومیها :
قدرت روم که پس از آتروسکها بر ایتالیا حاکم گردید ، اقوام و گروههای ستیز جو را مطیع حکومت واحد گردانید ، و سرانجام ملتهای اروپای غربی ،مدیترانه ، خاور نزدیک در زیر یک پرچم ، و آنهم امپراتوری روم گرد آورد و مردمانی با نژادها و زبانها و فرهنگها و سنتهای مختلف در این امپراتوری زندگی کردند که برتونها ،گلها ، اسپانیاییها ،آلمانیها،افریقایی ها ،مصریها ،یونانیها ،سوری ها و عربها نمونه هایی از آنها بودند. نبوغ رومیان در عرصه کشورداری ، حقوق و… پرتوافکنی کرده است.

رومی ها که منشا و سابقه حقیقی شهر باستانی رم را از یاد برده بودند به افسانه هایی در این باره پرداختند. بر اساس یک روایت شهر رو در ۷۵۳ ق .م بوسیله پادشاه رمولوس بنیانگذاری شد و نام خود را نیز از او گرفت . به روایت دیگردر ۵۷۵ ق.م اتروریاییها بر هفت تپه روم چیره شدند و ایشان بودند که شهر رم را چون مرکز دولتی سازمان یافته به وجود آوردند. این شهر در ساحل چپ رود تیبر و بیست کیلومتری دریا در منطقه ای که از تپه های متعدد پوشیده شده و معبر مناسبی میان اتروری و لاسیوم بود ،قرار داشت. هر چند که چگونگی شکل گیری و تکامل هنر و تمدن و حکومت در روم باستان ، هنوز به طور کامل مشخص نیست ، اما تاریخ مضبوط روم باستانی را در سه دوره پادشاهی ، جمهوری و امپراتوری تقسیم و هنر و معماری انرا بر اساس همین تقسیم و هنر و معماری آنرا بر اساس همین تقسیم بندی مطالعه می کنیم.

همچنین بخوانید:

آی وی وی (AI WEI WEI)

معماری گوتیک


قلعه سنت انجلو
Image result for ‫قلعه سنت انجلو‬‎ Memarlik.ir
کولوسئوم رم
Image result for ‫کلوسئوم رم‬‎ Memarlik.ir

پل Ponte Fabricio

دوره پادشاهی (از سال ۷۵۳ ق .م تا حدود سال ۵۱۰ ق .م ) که کمابیش جنبه افسانه ای داشت و فرمانروایی آن با پادشاهی مستبد در راس قدرت برپا بود. دوره جمهوری از سال ۵۱۰ ق م. تداوم یافت که در آن دو نفر کنسول که برای مدت یک سال و از طرف مردم انتخاب می شدند ، جای شاه انجام وظیفه می کردند. در آن دوره نظام کشور ، دارای مجلس سنا و هیئت قضاوت بود. ملت به دو طبقه اشرافیان یا خاصان و طبقه عوام یا زیر دستان تقسیم می شد. امپراتوری روم در دوره سوم از ۲۷ ق.م با انتصاب آگوستوس به امپراطوری توسط مجلس سنا آغاز گردید و در سال ۳۹۵ میلادی با مرگ تئودولیوس و تجزیه امپراطوری ،به روم شرقی (بیزانس) و روم غربی رو به زوال گذارد. در سه قرن پیش و پس از میلاد ،دولت جمهوری و سپس امپراتوری روم به قدرت نظامی کم نظیری دست یافت ، و با پیروزی پی در پی به کشورگشایی ادامه داد،و نبردهایی هم با اشکانیان در ایران داشتند.

در دوره امپراتوری که دوران غرور و افتخار است در نخستین سده های پس از میلاد مسیح کشور روم در ایجاد سازمانهای دیوانی و اجتماعی و لشکری ، و نیز در معماری شکوهمند و شهر سازی و احداث بناهای عمومی و میدانهای اجتماع و داد و ستد و جایگاه های ورزشهای قهرمانی و راه و آبروها و حمامهای پرتجمل و آمفی تئاتر ها و طاق نصرتها و ستونهای یادبود تاریخی و کاخ و مقابراشرافی و مانند آن به مرتبه ای رسید که کم نظیر بوده است.

معماری رومی :

همانطوریکه مردمان تحت حاکمیت رومیان متفاوت بودند ، معماری رومی نیز به غایت متنوع بود. هنر و معماری رومی اختلاط و التقاطی است از هنر اتروسکی ،یونانی ، آسیای غربی ،مصری و بومی. هنر رومی هر چند که بسیار کند ودیر خود را به عرصه ظهور رسانید ،ولیکن ماندگاری ویژه ای یافت. این هنر و معماری ابتدا تحت تاثیر هنر و معماری اتروسکی و پس از آن نیز متاثر از هنر یونانی شد. اما مشخصه های خاص خود را به دست آورد و در حقیقت تمدن و هنر غربی در یونان متولد و بوسیله رومیها تقویت و گسترش یافت و هلنیسم یونان چنان در تمدن و فرهنگ آن روز دنیا ریشه گرفته بود که دوری از آن مفهوم بیگانگی با تمدن را می داد با آنکه یونان مغلوب روم بود ولی هنر هلنی امپراتوری روم را فتح کرد. کلیه آثار پر ارزش به ویژه تندیسهای یونانی به قصرهای امپراتوران و سرداران حمل و زینت بخش این مکانها گردید. تندیسهای یونانی که توسط هنرمندان رومی ساخته شده در بسیاری از موزه های دنیا موجودند و نشانگر اوج هنر تندیس سازی عصرجمهوری است. به اعتقاد بسیاری هنر رومی از هنر یونانی متولد گردید. هنر رومی به واقع انتشار دهنده و نگهدارنده میراث هنر یونانیان بوده است. ولی به این نکته هم باید اشاره نمود که رومیها به خواسته های هنری خویش دست یافتند و هنر رومی شکوه و جلال خاص خود را یافت. پس از آن هنر رومی الگوی هنرمندان دوره رنسانس گردید. و علاوه بر این هنر روم بر دوران صدر مسیحیت و تا سده های میانه تاثیر شگرفی بر فرمها و طرحهای معماری داشت. قرنها کلیساهای دوران مسیحی از پلان باسیلیکای رومی استفاده کردند و محراب آنها متاثر از المان نیم دایره ای بود که رومیها در انتهای دو بازوی عرضی باسیلیکا تعبیه کرده بودند.

معماری روم در دوره جمهوری : این دوره از زمان پیروزی رومیها بر اقوام مختلف ایتالیک و اتروسکها در سده پنجم پیش از میلاد آغاز و تا قتل ژولیوس سزار در سال ۴۴ ق.م ادامه یافت و جنگ روم به خاطر تسخیر ایتالیا بیش از دویست سال به طول انجامید و در آغاز سده سوم ق.م رومیها توانستند بر تمامی شبه جزیره آپنین مسلط گردند. این دوره اختصاص به کشور گشایی و استقرار و تحکیم امپراطوری روم داشت.


کشور واتیکان

واتیکان
کلوسئوم رم

رومیها در نبرد با کارتاژها پیروزشدند و بر مدیترانه غربی مسلط گردیدند و متصرفات خود را در شرق با تسخیر یونان ، مصر و سوریه ادامه دادند و وراث بزرگترین تمدنها گردیدند و اسیران بسیاری را از سرزمینهای متصرفه گرفتند. در بعضی از بازارهای برده فروشی روم روزانه ۱۰ هزار اسیربه فروش می رفت و این پشتوانه مهمی در اقتصاد روم گردید ، اضافه بر این از وجود بردگان در فعالیتهای ساختمانی استفاده می کردند و حتی برای سرگرمی از آنها به عنوان گلادیاتور در نبرد با حیوانات در تئاترها لذت می بردند.همانطوریکه اشاره گردید دوره جمهوری اختصاص به کشورگشایی و تحکیم امپراطوری در قلمرو گسترده خود داشت و این مسئله موجب گردید که هنر رومی هنوز در سیطره هنر هلنیسم باشد. این دوره را می توان دوره نفوذ قابل توجه هنر یونانی قلمداد نمود. استقلال هنر رومی از هنر ایده آل جو و آرمان گرای یونانی در جریان کپیه سازی از تندیسهای یونانی و علاقه خاص رومیها به شبیه سازی چهره رهنمون نموده و این آغاز رئالیستی کاملاً متضاد با هنر کمال گرای یونانی است. رومیها علاقه فراوانی به نگهداشتن تصاویر (تندیس مومیایی صورت) اجداد خود در خانه داشتند و به ویژه علاقه مند بودند که این مجسمه ها بیشتر شباهت به صاحبانشان داشته باشند در این زمینه هنرمندان رومی کوشیدند که چهره مورد نظر را واقعی تر بازسازی کنند ،به این سبب زشتی یا زیبایی صاحب چهره برای آنها چندان اهمیتی نداشت و این درست برخلاف ایده های زیبایی پرستانه و کمال مطلوب یونان بود و از همین جا هنررومی از هنر یونانی متمایز می گردد.

معماری این دوره بیشتر متوجه شهر سازی متوجه شهر سازی و برنامه ریزی شهری بود. معماری پرستشگاهها چندان مورد توجه نبود و معبدی که ساخته می شد،در پلان و عناصر تشکیل دهنده متاثر از معماری یونانی و اتروسکی بود. معبد موضوع خاصی برای معماران رومی نبود ، بلکه موضوع خاصی برای معماران رومی نبود، بلکه موضوع اصلی کارهای ایشان در ساختن ساختمانها و ابنیه بزرگ و عمومی خلاصه می شد.

از بناهایی که در این دوره ساخته شدند، می توان به معابدی همانند فورتاناویریلیس که در اواخر سده دوم ق .م در شهر رم ساخته شده اشاره نمود که یک نمونه از این نوع معماری است. اجزای ساختمانی این بنا ترکیبی از عناصر هنر معماری اتروسکی و یونانی است اما در عین حال یک معبد رومی است یعنی خصوصیات معماری رومی در آن برجسته است.

معبد به شیوه اتروسکی بر روی سکویی نسبتاً بلند بنا گردیده و از طرفی در نگاه نخست کل بنا یک معبد به سبک ایونیک جلوه می کند. اما نکته حائز اهمیت این است که مقصوره اصلی معبد در اندازه کل معبد است ، در صورتیکه در معابد یونانی در پیرامون مقصوره یک ردیف ستون قرار داده شده است، در حالیکه در معماری رومی معبد دور ستونی به نظر می رسد، اما دور ستونی نیست ،بلکه ستونها در دیواره مقصوره تعبیه شده اند،و مقصوره نیز برخلاف مقصوره های معابد اتروسکی به سه بخش تقسیم نشده است بلکه شامل فضایی واحد است. رومیها بر خلاف یونانی ها نیاز بیشتر به فضای داخل معبد داشتند.ساختن معبد بر سکوو تاکید بر مسیر محور ورودی بوسیله پله هایی که به رواق مقابل منتهی می گردند ، از خواستهای معماری رومی بود، زیرا این روش پیکره وار بودن معبد را کاهش می دهد و این برخلاف نقطه نظرهای یونانیان بوده است. این معبد بنایی بود که بعد ها نیز نمونه های بسیاری همانند آن در سراسر امپراطوری ساخته شده است.

معبد سیبول:
این معبد در سده نخست ق .م در شهر تیولی ساخته شده است. در معبد مذکور خصوصیات معماری رومی مشخص تر می گردد، در اینجا ستونهای کورنتی بر خلاف ستونهای یونانی که از چند قطعه سنگهای استوانه ای تشکیل می یافتند یکپارچه هستند و دیوار مقصوره اصلی که یونانیها آنرا با سنگ می ساختند در این معبد از بتن ساخته شده و در تزئین کتیبه آن بر خلاف کتیبه های معابد یونانی که با پیکره ها تزئین می شدند از حلقه های گل که مورد علاقه رومیها بوده استفاده شده است، به طور کلی معماری دوره جمهوری سازماندهی شهرها و ساختن بناهای عظیم یادمانی است که از آن نمونه ها می توان به مجموعه پرستشگاه های سانتوریا اشاره نمود. در این بنا ها عناصر معماری یونانی با ایده های رومی تلفیق شده است.

باید خاطر نشان کرد که یکی از موفقیت های عمده در معماری روم دستیابی به ملاتی جدید بود، که آنرا می توان بتن نامید. این ماده ترکیب آهک ، آب و خاک آتشفشانی که در آن منطقه وجود داشته ساخته می شده است و خاصیت چسبندگی بالایی داشته و رومیها از آن در بناها استفاده شایانی برده اند. این ملات به رومیها این امکان را می داد تا بتوانند دهانه های بزرگ و فضاهای وسیع را بدون استفاده از ستون و تیر بپوشانند و برای نخستین بار مسئله فضاهای داخلی از طرف رومیها بود که مورد تاکید قرار گرفت. معبدهای رومی دارای فضاهای وسیع تری نسبت به معابد یونانی و مصری بودند ، درمعماری مصر ویونان بازی با احجام مطلوبست، بویژه در معماری مصری که معماری جرمی است. مصریها با استفاده از جرم و حجمهای غول آسا که در اهرام و به ویژه معابد سردار مشهود است ، معماری خویش را بیان داشته اند. معماری یونانی با اینکه جلوه ای انسانی و معقول و منطقی دارد ولی در آن همواره تلاش در بیان زیبایی و مطرح کردن ساختمان به عنوان یک حجم بوده است و به خاطر استفاده از سیستم تیر افقی و ستونهای عمودی و محدودیت این روش در پوشش دهانه ها موفق به فضاسازی و حل فضاهای داخلی نگردیدند،اما معماران رومی با استفاده از فن برتر و بهره گیری از خاصیت بتن موفق به حل و ارائه فضاهای داخلی گردیده و فضاهایی با عملکرد های مختلف پدید آوردند . لذا معماری رومی ،معماری فضا سازی است.

پله*هایی به سبک اسپانیایی

معبد فورتونا پریمجینا(پالسترنیا):
این بنا در پالسترنیا بر تپه های دامنه رشته جبال آپنین در شرق رم واقع شده و در سال ۸۰ ق.م ساخته شده است.

آنچه که معبد مذکور را به صورت چشمگیر و باابهت جلوه گر می سازد ، تنها بزرگی حجم آن نیست ،بلکه انطباق کامل و شایسته آن با اوضاع طبیعی مجاور است، پشته ای بلند با موفقیعت جالبی همانند آکروپلیس آتن.

فرمهای ساختمانی معبد از درون سنگ و خاک بیرون رسته است، این گونه قالب زنی بر فضاهای گسترده هرگز در دنیای کلاسیک امکان پذیر و یا حتی مورد پسند نبود و ساختمانهایی با این حجم فقط در معماری مصر باستان می توان یافت.

در دوره جمهوری فورومهایی در شهرهای رومی ساخته شده که مجموعه میدانی با فضای بازی که اطراف آن ستون گرفته و محل اجتماع عمومی و دادوستد بود. این فضاها محل مهمترین مراکز شهری مثل معابد ،دادگستری ،بازارها و غیره بوده است که می توان به دو نمونه فوروم شهرهای رم و پومپئی اشاره کرد،که فوروم پومپئی در سال ۷۹ میلادی در زیر لایه ای از گدازه های آتشفشانی کوه وزیوس قرار گرفت.

پومپئی شهری بود با بیست هزار جمعیت که در آن روزگار شاید اهمیت چندانی هم نداشت ،در حالی به زیر گدازه های آتشفشانی رفت و در کام مرگ افتاد که جنب و جوش عادی مردم جریان داشت. این شهر تا ۱۶۰۰ سال بعد همچنان در زیر خاکستر های آتشفشانی بود. نقشه این شهر از نوع نقشه های کمال مطلوب قلعه های نظامی نیست ،بلکه از نوع نقشه های نا منظم یک شهر رشد یافته است و بارها مورد تجدید نظر و اصلاح قرار گرفته بود. پومپئی دارای گرمابه ها و کهن ترین آمفی تئاترها بود. فوروم این شهر یکی از فورومهای حائزاهمیت دوران جمهوری روم است که در آن طاق تیبریوس ،پرستشگاه ،بازار ،تالار انتخابات ،کوریا (شورای شهر) معبد آپولون ،بالیسیکا و معبد ژوپیتر به خوبی مشهود است. شاید پس از فوروم شهر روم مهمترین فوروم دوره جمهوری است و از نظر نقشه تفاوتهایی با فوروم شهر رم دارد.

در واقع فوروم مرکز فعالیتهای دینی،بازرگانی و اداری بوده و قلب تپنده شهر به شمار می رفته است.

معماری روم در دوره امپراتوری

دوره جمهوری با قتل ژولیوس سزار به دست سناتورها به پایان رسید ،و پس از او اوکتاویانوس با شکست سردار معروف روم مارک آنتونی و متحدش کلئوپاترا به آشوبهای داخلی که در حدود یک قرن طول کشید خاتمه داد، به عنوان نخستین امپراتور روم با لقب اگستوس فرمانروای قلمرو عظیم روم گردید. دوره ۱۵۰ ساله امپراتوری توام با صلح و آرامش بود ، و همین امر موجب گردید که روم به اوج اعتلای خود برسد. در این دوره طرحهای بزرگ و بلند پروازانه بیش از هر دوره دیگری رایج گردید. رومیها با استفاده از دوران صلح و ثبات اجتماعی توانستند مناطق تحت سیطره و قلمرو خود را بیش از هر زمان تحت تاثیر قرار دهند و برنامه ریزی و شهر سازی بسیار موفق تری نسبت به گذشته در شهرهای روم پدید آورند. شهر ها گسترش و رشد یافتند و همین امر موجب گردید خانه های ویلایی در اطراف شهر ها ساخته شوند و در عوض در شهر ها ساختن بناهای چند طبقه بصورت بلوکهای آپارتمانی متداول گردید که اکثر جمعیت شهر رم در این آپارتمانها زندگی می کردند. خانه هایی که در شهر های رومی ساخته شد عبارت بودند از :

۱- دوموس: 
یا سرای رومی خانه ای اعیانی برای سکونت یک خانواده که بر اساس سنت ایتالیا ساخته می شد. علامت مشخصه آن دهلیز سرگشاده یا نوعی حوضخانه است که داخل و ورودی مستطیل شکلی در مرکز بنا بدون سقف بود و در اطراف آن اتاقهای دیگر خانه قرار داشت که این خانه روستایی آتروریایی ها بود که رومیها آنرا شهری ساز کردند.

۲- دستگاه عمارت:

این نوع که محقر تر و بی تجمل تر از سرای رومی است ، ساختمان عمومی برای اقامت مردم بوده که مسلماً از همان آغاز پیدایش نیاز مسکونی عمومی پیشقدم واقعی آپارتمان های امروزی است. این ساختمانها در اطراف حیاطی مرکزی به صورت چند طبقه که دارای مغازه و میخانه هایی رو به خیابان بوده احداث می گردیده و در چنین خانه هایی اجازه نشینی مرسوم بوده است.

سفر با بالن بر فراز رم

منظره*ای از رم هنگام شب

۳– ویلا: 

نوعی از خانه بوده که افراد متشخص در آنها زندگی می کردند . همانطوریکه قبلا اشاره شد ساختن بناهایی عظیم نمایانگر روحیه رومی بود و در تمام بناهای تحت قلمرو امپراتوری دارای چنین مشخصه ای بودند.

در این دوره با استفاده از ثبات سیاسی و اجتماعی و همچنین استفاده از نیرو و ثروت و تجربه غنی ملل تابعه امپراطوری بناهای عمومی و بزرگی ساخته شدند که در نوع خود کم نظیرند و از جمله آنها می توان به آمفی تئاترها اشاره نمود ،که در حقیقت شکل تکامل یافته تر نیم دایره یونانی است.

کولوسئوم (آمفی تئاتر فلاویوس): این ساختمان از نظر شیوه های معماری ویژگیهای ساختمانهای رومی را دارد و یکی از باشکوه ترین و بزرگترین آمفی تئاتر های رومی است که هنوز هم در میان شهر رم پابرجاست . این ساختمان در سال ۸۰ میلادی ساخته شده است. نمایش خانه بنای سرگشاده ای که برای انواع ورزشها و مسابقات بوده است. در این مجموعه بزرگ امپراطوری رم شاهد فجیع ترین جنایات به شکل نمایش کشتار بردگان و مسیحیان بوده است. نبردهای خونین گلادیاتورها بر سر مرگ و زندگی یکی از سرگرمی های روزمره امپراتوران و اشراف رومی بوده است. این نمایش خانه گنجایش بیش از ۵۰ هزار نفر را داشته است.

این بنای بزرگ دارای پلانی بیضی شکل است که قطر بزرگ آن ۱۹۰ متر و قطر کوچک ۱۶۵ متر و ارتفاع ۴۸ متر است. در بنا هم تاق گهواره ای عادی و هم تاقی مختلط به نام متقاطع که از تداخل دو تاق گهواره ای با زاویه قائمه تشکیل می یابد به کار رفته است. در میان عناصر عمودی و افقی یعنی چوب بستی از ستونهای دیوار که ردیفهای بیشماری از قوسها (درگاههای قوس دار) را درمیان گرفته اند، تعادل دلپذیری سوار شده اند(دوریک ،ایونیک و کورنتی). توجه و دقت به ستونها تقلیل تدریجی تناسب ستونها به زحمت قابل تشخیص است، زیرا سه نوع ستون یاد شده در اقتباسی که رومیان از آنها به عمل آورده اند ، تقریباً شبیه یکدیگرند. نمای آن از سنگ ساخته شده و بلوکهای سنگ تراشیده را بدون استفاده از ملاط برهم قرار داده و برای اتصال سنگها از بستهای فلزی استفاده کرده اند. قوسها ،تاقهای آن و نیز استعمال ساروج مخلوط با خرده سنگ به رومیان اجازه داد که فضاهایی بزرگ پدید آورند.

در زیر میدان فضاهایی جهت نگهداری قفسهای حیوانات درنده و گلادیاتورها وجود داشته و شبکه راهرو های پیچیده ای نیز به شکل شعاعی و با تاقهای قوسی بتونی در زیر تریبونها واقع بوده است که در حقیقت استراکچر این تریبونها بوده است.

معبد پانتئون:

یکی از ساختمانهای بزرگ شناخته شده در تاریخ معماری ،معبد پانتئون است که در سال ۱۱۸ م .و در زمان امپراطورآدریانوس ساخته شد.

این بنا با پلان دایره ای و بدنه ای استوانه ای شکل نمونه ای بارز از تحول معماری رومی در استفاده از گنبد و قوس است. گنبدی به شکل نیمکره بر روی بدنه استوانه ای شکل قرار گرفته است که ارتفاع آن ۴۳ متر و ضخامت گنبد ۶ متر در قسمت پایین و در راس این ضخامت به ۴۰/۱ متر می رسد. در راس گنبد منفذی تعبیه گردیده که ۹ متر قطر دارد و از طریق نور به داخل معبد می رسد. دیوارهاضخیم هستند و برای سبک کردن حجم آنها ، در بدنه دیوارها پستوهایی به فرم نیم دایره و مستطیل شکل یک در میان ایجاد شده است. ضخامت این دیواردر پی ۷ متر است که در حدود ۵۰/۴ متر هم از زمین پی دارد.

در بخش جلوی این معبد یک رواق مستطیل به شکل رواقهای معابد یونانی قرار دارد که با سبک هشت تایی و با ستونهای عظیم بسیار بلند کورنتی به بدنه استوانه ای معبد متصل است. ظاهراً بخش پشت معبد نخست به ساختمان یک باسیلیکا ارتباط داشته است. که در قسمت جلوی رواق هم یک حیاط ستون بندی شده قرار داشته است.

پس از ورود به داخل معبد با یک فضای بزرگ روبرو می شویم که یکپارچگی و انسجام این فضا بیننده را محصور می کند. در معماری مصر و بین النهرین هر آنچه که می بینیم دیوار است که جرم فضا را اشغال کرده اند و به عبارتی فضاها به عنوان عناصر کم ارزش در رده دوم هستند. در حالیکه در پانتئون دیوارهای ضخیم مانعی در پیوستگی فضای درونی معبد به وجود نیاورده است و این نشانه خلاقیت هنری رومیان در ایجاد فضاهای وسیع با استفاده از تکنیک گنبد و قوس در ساختمانها بوده است.

تاق نصرت کنستانتین: این تاق نصرت در میان تمام تاق*نصرت*های روم باستان از همه بزرگ*تر است. در سال ۳۱۵ میلادی به یادبود پیروزی در نبرد Ponte milvio بنا شد.
بازمانده معبد «ساتورن» در کنار جاده*ی مقدس Foro romano (شهر باستانی رم)
هنر مدرن در میان بقایای شهر باستانی رم
ممکن است شما دوست داشته باشید

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.